دختر 28 ماهه من
28 ماهگیت مبارک
دختر گلم 28 ماهه شدی وچقدر همین یک ماه تغییر کردی دیگه کارات اکثرا با فکر انجام می شه و برای کارات دلیل میاری . همچنان همه چیز رو برای خودت می خوای مخصوصا منو . وقتی نازنین کاری می کنه که می دونی بده فوری می ری جلو و مثل آدم بزرگا باهاش دعوا می کنی که دیگه این کارو نکنی خوب و قیافه خیلی جالبی می گیری .
چند روزی سرماخورده بودی و الان بهتر شدی . مدام می گی مامان ببین من مریض شدم . شربت نخوردم خوب نشدم . روی دستت رو باز کردم تا زخمش کم کم خوب بشه . اما گریه می کنی و می گی برام چسب بزن دستم خون شده .
الهی مامان قربون قدت برم وقتی من خونه هستم و سرکار نمی رم صبحها هی از خواب بیدار می شی و منو صدا می زنی و وقتی می بینی من هستم راحت می خوابی . خودت رو به من می چسبونی و هی منو ماچ می کنی . نمی دونی چه لذتی داره اون موقع . تازه به من کمکم می کنی . هر وقت می خوام جارو کنم اول باید جارو رو به تو بدم تا یه کم جارو بکشی . موقع ظرف شستن می شینی بالا کابینت و ظرف می شوری برام . سفره رو میاری و می بری . بشقاب ها رو جمع می کنی و می بری توی آشپزخونه .خلاصه خانمی شدی برای خودت.
دوستت دارم تا بی نهایت ...........
اینم نمونه کمک کردن