نیایش عزیز ماماننیایش عزیز مامان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
نازنین عزیزمنازنین عزیزم، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

نازنین و نیایش

نازنینم 11 مهر 84 من رو به افتخار مادری منصوب کرد و برای دومین بار نیایشم 31 تیر 90

این روزها....

1392/11/14 14:12
نویسنده : مامان زهره
241 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلدونه من

عزیز مامان مطالب وبلاگت کلا نامنظم شده اما از این به بعد سعی می کنم که به روز باشم و مرتب و امیدوارم مشکلی که برای وبلاگ قبلیت توی بلاگفا اتفاق افتاد دیگه تکرار نشه و بتونم این مطالب رو وقتی بزرگ شدی به دستت بسپارم. عزیز مامان فقط تونستم 10 تا پست رو از بلاگفا به اینجا بیارم و بقیه اش رو روی یه سی دی کپی کردم و برات نگه داشتم .

این روزها دختر مامان حسابی خانم خونه دار شده و توی همه کارا کمکم می کنه. من دیگه برای عید امسال هیچ مشکلی ندارم چون تا دلتون بخواد دخترم چیزها رو برام جابجا می کنه مثلا قوطی چای رو باید توی پله های پشت بوم پیداکنم و قابلمه و ظروف کوچیک رو روی میز دراور.آنچنان هم با ذوق و قیافه مطمئن این کار رو انجام می ده که بعدش منتظر یه تشویق جانانه از طرف منه .

حالا شما فکر کنید من بیچاره چه جوری باید خونه تکونی عید داشته باشم .چون به محض تمیز کردن اتاق تا می رم آشپزخونه رو تمیز کنم می بینم یه دستمال پرخاک رو برداشته تازه خیسش کرده و مالیده به همه اون چیزهایی که تمیز شده . همچنان  در حین کار آواز هم می خونه . خدا به داد من برسه .

عزیزکم خیلی هم شیرین زبونی می کنه . چند روز پیش به نسیم دختر عمه نجمه می گفت بغلش کنه . نسیم هم گفت برو بغل عمه طوبی . نیایش هم گفت عمه طوبی دستش درد می کنه نمی تونه منو بغل کنه. دیشب هم به بابا امیر می گه بابا کمرش درد می کنه نمی تونه بلند بشه .

هوای یزد این چند روزه خیلی سرد شده و اصلا نمی تونم ببرمت بیرون خدا کنه یه بار دیگه یه برف خوشگل بیاد و حسابی کیف کنی .

حالا یه کم هم از نازنین خانم بگم . دخترم واقعا بزرگ شده و خانم . این دوسال و نیمی که نیایش اومده اصلا نفهمیدم چه طوری روزها گذشت و واقعا رفتار و اخلاقت عوض شده . دیگه تقریبا مستقل شدی و کمتر به من وابسته ای . خودت می تونی کیفت رو آماده کنی . خوت لباسات رو مرتب می کنی و با سلیقه خودت چیزهاتو انتخاب می کنی . چند روز پیش یکی از دوستام که توی بندر عباس زندگی می که بهم زنگ زد و اصرار داره که یه سری بریم بندر . من هم توی خونه داشتم می گفتم که نیلوفر اینجوری گفته حالا از اون روز تا حالا داری یه بند می پرسی کی می ریم بندر و لحظه شماری می کنی که بریم مسافرت البته حق هم داری چون چند ساله که هیچ مسافرتی نرفتیم البته تابستون یه سفر دو روزه رفتیم کاشان که اصلا اونو به عنوان مسافرت قبول نداری . حالا شاید چند وقت دیگه رفتیم .

دیروز مدرسه تون جشنواره غذا داشتید که من هم برات ژله رنگین کمان درست کردم و دادم بردی . حسابی خوشحال شده بودی .

دوستتون دارم به اندازه............. نمی دونم بگم به  اندازه ی چی، چون هر چی فکر میکنم میبینم بیشتر

دوستتون دارم.

اینم یه عکس با محمد صدرا

محمد

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

یاسمن (مامان فرشته ها )
14 بهمن 92 22:52
زهره جون اولین باره عکس نازنین را دیدم. البته به این وضوح چه خانومه. زیاد به هم شبیه نیستند محمد صدرا هم که دوست هلیای منه
مامان زهره
پاسخ
سلام ، جدی اولین باره، توی وبلاگ قبلی عکس از نازنین هم گذاشتم البته یه وبلاگ به اسم خودش داره که بیشتر اونجا عکساش هست البته الان افتاده دست خودش و هر کاری دلش می خواد اونجا انجام می ده .
مامان گیسو جون
15 بهمن 92 16:07
سلام عزیز دلم ای جونم خدا برات حفظشون کنه دوستم خدایی منم موندم برای خونه تکونی چه کنم چه عکس نازی ببوسشون
مامان گیسو جون
15 بهمن 92 16:07
قربون اون شیرین زبونیاش
مامان زهره
پاسخ
سلام مرسی عزیزم
اعظم
15 بهمن 92 20:25
سلام زهره جونم .خدا حفظ کنه دخترهاتو برات ماشاا.. ازشیرینی نیایش جون و فهمیدگی نازنین جون .این متنتو خیلی دوست دارم به دل میشینه میبینم حسابی کمک دست هم داری برای خونه تکونی خدا فوت عزیزم
مامان زهره
پاسخ
سلام ممنون عزیزم . آره دیگه دست تنها نیستم
مامان نیایش
18 بهمن 92 11:20
عزززززیزززززززززززززم قربون خونه داریت دخمل بلا الهی همیشه سالم باشی و شاد خدا شما دو تا دختر گل رو برایمامانی نگه داره همیشه تا هیچ وقت تنها نباشه و کمک داشته باشهمامانی کاش عکس ژله رنگین کمانت رو هم میذاشتی دیگه کد بانو شاد باشید
مامان زهره
پاسخ
ممنون عزیزم
الهه مامان یسنا
27 بهمن 92 8:43
مامان الینا جونی
30 بهمن 92 7:15
سلام خوبید قوربونه این دخمل عزیزم برم که این قدر قشنگ به مامانش کمک میکنه قشنگه دیگه همین که بری قوطی چای رو از پله ها بیاری خیلی قشنگه دست گلت درد نکنه خاله جون همینطور به کمک کردنت ادامه بده تا ما لذت ببریم سلام وای نگو اگه بدونی چی می کشم
مامان الینا جونی
30 بهمن 92 7:16
آفرین به دتر گا و خانوم نازنین جون که دیگه درک میکنه مامانشو میدونه نیایش بیشتر به توجه نیاز داره میبوسمتون خانوم خوشگلا
مامان زهره
پاسخ
ممنون عزیزم آره دخترم دیگه خانم شده
عکس فرش
8 اسفند 92 13:54
سلام به مامان باباهای گرامی... بهترین هدیه نوروزی برای عزیزانتان.. تبدیل عکس دلبندتان به قالیچه و تابلو فرش... حتی هر برنامه کودکی که بخواهید روی فرش باشد... با کمترین هزینه و کوتاهترین زمان... تحویل درب منزل... 09137290912 شرکت عکس فرش کاشان