نیایش عزیز ماماننیایش عزیز مامان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
نازنین عزیزمنازنین عزیزم، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

نازنین و نیایش

نازنینم 11 مهر 84 من رو به افتخار مادری منصوب کرد و برای دومین بار نیایشم 31 تیر 90

سال نو مبارک

1393/1/22 19:39
نویسنده : مامان زهره
422 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

امسال سومین سالی بود که تو گل دختر خوشگلم سال تحویل رو کنار ما گذروندی .انشاءا... شما دو تا گلهای مامان همیشه سالم باشید و کنار هم باشیم . این چند وقته چقدر حرف برای گفتن داشتم و لی به دلیل قطع بودن نتم نتونستم بنویسم . امشب هم خونه مامان بزرگ بودیم و از فرصت استفاده کردم برای نوشتن یه ذره از این چند وقته .

این چند وقته یه ذره موهات بلند شده و این دفعه رو کوتاه نکردم هر چند خیلی اذیت می کنی تا برات ببندم یا شونه بزنم اما فعلا نمی خوام کوتاهشون کنم چون خیلی بهت میاد .

سال تحویل امسال رو خونه مامان بزرگ بودیم و همه دور هم جمع بودیم . لحظه سال تحویل تنها دعایی که کردم این بود که هم شما و هم همه بچه ها سالم باشن و هیچ پدر و مادری رنج بچه هاش رو نبینه .

حالا می خوام یه کمی از مسافرتی که رفته بودیم بگم . من وتو و نازنین به همراه دایی رضا و مامان بزرگ روز 9 اسفند با قطار رفتیم و ساعت 5/5 صبح رسیدیم بندر و خیلی دختر خوبی بودی و توی قطار اصلا اذیت نکردی چون دفعه اولت بود که مسافرت می رفتی و اولین دفعه که سوار قطار می شدی حسابی برات تازگی داشت و خوشحال بودی . برات یه دفتر وایت بردی همراه ماژیک خریده بودم و حسابی سرگرم بودی . مدام هم از پله های قطار بالا و پایین می رفتی .

صبح شوهر دوستم اومد دنبالمون و رفتیم خونشون . بعد از ظهر باهم رفتیم بازار که حسابی شیطونی کردی . فردا صبحش هم باهم و همراه دوستم نیلوفر و بچه اش رفتیم قشم . حسابی از دیدن دریا ذوق کرده بودی . اون روز رو خدا رو شکر خیلی خانم بودی با اینکه ما مدام در حال راه رفتن و خرید بودیم اما چون کالسکه بچه دوستم بود به نوبت مینشستی و اصلا خسته نشدی .چند تا لباس و شلوار هم برات خریدم یه تبلت هم برای نازنین خریدم و مقداری هم لباس برای دوتاییتون و یه چند تا چیز هم برای خودم و خاله زهرا خریدم . روز خوبی بود . حالم اومد سرجاش باخریدهایی که کردیم . من مثل خیلی از خانمها خرید رو خیلی دوست دارم و روحیه ام عوض می شه .

فرداش هم رفتیم کنار دریا و حسابی تا ظهر کنار دریا بازی کردید . روز دوشنبه 12 اسفند هم برگشتیم یزد .

حالا بقیه حرفها بمونه برای یه وقت دیگه .

موها

اینم موهای نیایش که بلند شده و می شه از پشت بست

نیایش توی قطار

نیایش توی قطار در حال نقاشی کردن

نقاشی نیایش

نقاشی

دریا

دریا

دریا

دریا

دریا

دریا

نماز خواندن

دخترم در حال نماز خواندن

 

 

پسندها (1)

نظرات (11)

اعظم
5 فروردین 93 20:12
سلام زهره جونم .خوشحالم مسافرت بهتون خوش گذشته منم عاشق خرید کردن هستم کلی روحیم عوض میشه اما زود هم از حال و هواش در مایم و باید یه فکر تازه بکنم
مامان زهره
پاسخ
آره خدا کنه این خرید رو از ما خانما نگیرن .
اعظم
5 فروردین 93 20:14
باهات موافقم عزیزم خیلی موهاش ناز شده و بهش میاد ای جانم با چه دقتی داره نقاشی میکشه
مامان زهره
پاسخ
ممنون
اعظم
5 فروردین 93 20:15
کنار دریا معلومه حسابی به بچه ها خوش گذشته دریا حال و هوای آدم و عوض میکنه از کویر تا دریا چه شود زهره جون
مامان زهره
پاسخ
سلام آره واقعا راست می گی
الهه مامان یسنا
18 فروردین 93 8:44
سلام سال نو مبارک عزیزم. همیشه به سفر و شادی. چقدر موی بلند به نیایش جون میاد اصلا کوتاه نکن
مامان زهره
پاسخ
سلام سعی می کنم ولی خیلی مطمئن نیستم چون برای شونه کردن خیلی اذیت می کنه
یاسمن (مامان فرشته ها )
19 فروردین 93 22:09
به به چه اذتی بردن بچه ها از کتار دریا لباس خوشکل هاشون هم مبارک شون باشه با سلامتی تنشون کنند
مامان زهره
پاسخ
ممنون
یاسمن (مامان فرشته ها )
19 فروردین 93 22:09
پرنسس کوچولو تنازت قبول کا با دل پاک و کوچولو ات می خونی
مامان زهره
پاسخ
ممنون دوست خوش لهجه شیرازی من
مامان الینا جونی
22 فروردین 93 20:30
سلاممم عزیزم خوبید به به همیشه به مسافرت خوشی باشید گلم انشاا... سال خوبی رو پیش رو داشته باشید
مامان زهره
پاسخ
ممنون عزیزم همچنین شما
مامان ملینا
14 اردیبهشت 93 10:17
همیشه تو سیر و صفا عزیزم $$$_______________________________$$$$$ __$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$* ___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$* ____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$ ______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$**** __________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,hاومدم عزیزم _____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,, ____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$ ___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,, _,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',, *____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____* ______,;$*$,$$**'____________**'$$***,, با دو پست جدید آپم
مامان الینا جونی
18 اردیبهشت 93 9:05
سلام خوبید ؟؟؟؟؟
مامان زهره
پاسخ
سلام آره خوبیم من اومدم
اعظم
22 اردیبهشت 93 22:10
سلام عزیزم چرا نیستی؟ خیلی دلم براتون تنگ شده موهای این خانوم طلا به کمرش رسید و صبر منم به ته خوب بیا دیگههههههه
مامان زهره
پاسخ
سلام عزیزم منم دلم حسابی تنگ شده چشم قول می دم جبران کنم
یاسمن( مامی فرشته ها )
27 اردیبهشت 93 11:57
زهره جونم انگار شما هم مثل من بدجوری گرفتاری [پاسخسلام آره حسابی گرفتارم ولی ازاین به بعد بیشتر می نویسم انشاءا...