نیایش عزیز ماماننیایش عزیز مامان، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 20 روز سن داره
نازنین عزیزمنازنین عزیزم، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره

نازنین و نیایش

نازنینم 11 مهر 84 من رو به افتخار مادری منصوب کرد و برای دومین بار نیایشم 31 تیر 90

دختر در دری من

1393/3/2 17:14
نویسنده : مامان زهره
388 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

صبحها که من می رم سرکار از همون اول صبح که بیدار می شی شروع می کنی به گفتن این که بریم بیرون با فاتنه بازی کنم . منظورت همون فاطمه دختر همسایه که مغازه کنار خونمون هست و دخترش هم با خودش میاره البته 2 سال از تو بزرگتره ولی خوب با هم کنار میاین . از همون اول صبح می ری بیرون و بیچاره مامان بزرگ باید بیاد بیرون بشینه ومواظبت باشه .

امروز جمعه است و از صبح که بیدار شدی شروع کردی که من می خوام برم با فاظنه بازی کنم هرچی میگم امروز فاطمه نیست قبول نکردی که نکردی تا اینکه رفتی و دیدی که نیست . برای همین با بابایی که داشت می رفت ده رفتی و خیلی هم خوشحال بودی . اما می گفتی مامانی تو هم بیا و وقتی گفتم که کمرم درد می کنه گفتی بیا کمرت ماساژ بدم تا خوب بشه و بیای بریم . الهی قربون اون دستای کوچولوت .

حسابی نازنین رو کتک می زنی . وقتی داره مشقاش رو می نویسه و با تو بازی نمی کنه فوری میری و موهاش رو می کشی و بعضی وقتها هم دعواتون می شه و دوتایتون از هم کتک می خورید اما اصلا کوتاه نمیای . نازنین بیشتر کوتاه میاد و میره کنار اما بعضی وقتها هم حسابی عصبانی می شه و تو رو می زنه . خلاصه اوضاعی داریم با شما دو تا .

چند تا عکس که این چند روزه گرفتم رو برات می ذارم

 

 

 

 

 

 

 

 

نیایش و دوستش فاطمه خونه خودمون

 

دوچرخه سواری های دوتایی

با کفشهای من توی پیاده رو جلوی خونه

عشقولانه های دوتایی

واینم آخر ماجرا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

اعظم
2 خرداد 93 18:44
مرسی عزیزم برای عکس ها اینقدر نیومدنت به چشمم اومده بود منتظر بودم موهای نیایش جونتا کمرش رسیده باشه دیگه ولی خیلی موهای نازی داره عزیزممممممممممم من عاشق موهای خوش فرمشم چه خوبه همچین دوست خوبی پیدا کرده واقعا برای تنهاییش خوبه کلی خندیدم از دعواهای دوتا خواهر و مثل همیشه عاشق نازنینم با درک بالاش زهره جون واقعا خدا دوست داشته دوتا دختر ناز بهت داده هر دوشون دوست داشتنی هستن (دیگه نری دیر بیای دلم تنگ شده بود)
مامان زهره
پاسخ
سلام اعظم جون ممنون از این همه لطفی که به من و دخترام داری. چشم دیگه دیر نمی یام ولی باور کن خیلی دلم براتون تنگ شده بود .
یاسمن( مامی فرشته ها )
10 خرداد 93 12:21
ای جونم چقدر موهای نیایش بلند شده و خوشکل شده خوش ه حالش چه دوست خوبی واسه خودش پیدا کرده
مامان زهره
پاسخ
سلام آره خیلی خوبه کلی باهم سرگرمن